حجت الاسلام سیداحمد غفاری قرهباغی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ارومیه، با تسلیت شهادت جمعی از هموطنانمان در حادثه تروریستی کرمان، اظهار داشت: حدود سه ماه است که رژیم منحوس صهیونیستی، مقابل یک گروه کوچک و کمامکانات و در عین حال، مومن و شجاع حماس، به زانو درآمده است و ویترین بینالمللی قدرت را از دست داده است. این رژیم برای پاسخ به افکار عمومی باید به این ترور کور در کشور رقیب و قدرتمند ایران دست میزد.
وی ادامه داد: این بمب گذاری کور، صرفاً تنفس مصنوعی و کوتاهمدت برای دور کردن ذهنها از بلای آوارشده بر سر جماعت صهیونیستی است؛ چرا که حماس همچنان تلآویو و عسقلان را با موشک میزند و اسیران نگونبخت رژیم صهیونیستی، همچنان در دست حماس هستند، و این، لکهی ننگی است که اسراییل سالها نخواهد توانست آن را از مقابل چشمان تیز تحلیلگران سیاسی و نظامی برطرف کند.
عضو هیئت علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران اضافه کرد: رژیم صهیونیستی در نبرد زمینی با حماس است. ولی یکباره به جای اینکه پیشروی او را در نبرد زمینی غزه بشنویم، خبر کودککشی و بمب گذاری میان مردم را میشنویم. آیا این، توفیق دشمن است یا افولش؟، دشمن اگر مرد میدان دشمنی و نبرد بود، مردانه در صحنهی نبرد میایستاد و جنگ میکرد! دشمنی که به جای میدان و میدانداران، از مردم کشته میگیرد، دشمن زبون است.
وی خاطرنشان کرد: هر اقدام سخت در صحنهی جنگ، همگام با یک گام مهم در افق نرمافزاری است. دشمن ابتدا بمبگذاری کرد و سپس، دو موج رسانهای مهم را راهاندازی کرد؛ موج اول این بود که توسط برخی عناصر قابل خرید و فروش مانند سلبریتیها و افراد خودفروخته بدون اجرت میخواهد چنین القا کند که نظام جمهوری اسلامی خودش ارادهی قتل مردم خودش را داشته است.
حجت الاسلام قرهباغی گفت:این موج نتیجهبخش نشد؛ چرا که بهدلیل موضع صریح صهیونیستها در به عهده گرفتن بمبگذاری، با تناقضگویی مواجه شد و در درون خودش ناکام شد.
وی ادامه داد: موج دوم را دشمن سالها است که بعد از شهادت حاجقاسم راه انداخته و امروز و دیروز، دوستان کمصبر یا فاقد اطلاع مدام تکرار کردهاند و در این موج، اصرار بر ورود جمهوری اسلامی به صحنهی درگیری با دشمن و زدن فیزیکی یکی از نقاط مهم آنها و آغاز یک جبههی جنگی تمامعیار است.
عضو هیئت علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران در پاسخ به راهبرد چهارم دشمن گفت: بارها گفته شده است که انتقام خون حاجقاسم، باید هموزن این خون باشد؛ و با اندکی فکر می توان یافت که «انهدام هیچکدام از موقعیتهای فیزیکی دشمن، معادل خون نیروی راهبردی جمهوری اسلامی، حاج قاسم عزیز، نیست.» و تنها معادل برای این جنایت، نابودی بنیادی و در سطح راهبرد است و برای تحقق آن، باید سال به سال شاهد افول قدرت و هژمونی رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه شویم.
حجتالاسلام قره باغی ادامه داد: این دقیقاً همان مسیری است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با هوشیاری آغاز کرده است و امروز چهار سال پس از شهادت حاج قاسم، طوفان الاقصی توسط جریان مقاومت فلسطینی حماس محقق میشود و اسراییل بعد از ۸۹ روز، هنوز نتوانسته آسیب این صدمه را جبران کند. این دقیقاً بهخاطر افول تدریجی توان این رژیم منحوس است و این افول، همچنان ادامه خواهد داشت.
وی افزود: قرآن کریم با صراحت، نتیجه و سعادت نهایی را مختص اهالی صبر و بلکه «صبّار» یعنی بسیار صبور دانسته است. ابراز توقعی ذاتاً صحیح در سطح اجتماع، ولی همراه با آسیب بنیادین به اعتماد مردمی به نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چه سودی به جبههی انقلاب دارد؟ و این غیر از کمصبری چه تعبیر دیگر دارد؟ آیا ما در معرض امتحان صبر نیستیم؟
عضو هیئت علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران گفت: در سیرهی اهلبیت علیهمالسلام، نیز ما شاهد جسارت دشمن به ساحت مقدس حضرت صدیقه طاهره علیهاسلام بودیم، راهبرد حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام در انتقام، در قبال این ظلم روشن چه بود؟ آیا معادل ظلم به حضرت صدیقه طاهره، صدمهزدن به یک شخص بود؟ به هیچ وجه! دقیقاً به همین دلیل، حضرت امیر دو دهه صبر کرد تا بلکه بتواند جبران شایسته برای آن ظلم کند.
وی تاکید کرد: پاسخ چهارم، برخاسته از ضرورت اقتدا به فصلالخطاب جامعه اسلامی در عصر غیبت، یعنی نایب امام زمان عجلالله فرجه الشریف است. رهبر معظم انقلاب، صدمه به موقعیت فیزیکی دشمن را صرفاً یک سیلی تعبیر نمود و انتقام حقیقی از خون نیروی راهبردی جبههی مقاومت را امری عظیم دانست. «صبار شکور» در این صحنه، کسی است که نه خودش فریب مهندسی دشمن در این موج رسانهای را بخورد و نه دیگران را به آسیب بیاعتمادی به نیروهای راهبردی نظام مبتلا کند. این نیروهای راهبردی که برنامهریز برای انتقام سخت هستند، همان دوستان صمیمی و یار غار حاجقاسم، همچون سردار قاآنی عزیز و همرزمان دیگر حاجقاسم هستند که سالهای سال آرزوی شهادت دارند و بیش از همه، شهادت حاجقاسم، آنان را پیر کرد.